سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقالات انقلاب حسینی


آنچه درزیارت حسین بن على(ع) بسیار چشمگیر است، ثوابهاى کلان و پاداشهاى عظیم و محیر العقولى است  که در روایات ائمه، براى آن بیان شده است.امام صادق(ع) در روایتى، براى زیارت حسین بن على، ثوابى همچون پاداش نبرد در رکاب پیامبر و امام عادل بیان مى‏کند.(1) در جاى دیگر، پاداشى همچون اجر شهیدان ( بدر ) را نوید مى‏دهد.(2) و در احادیث بسیارى، ثواب حج و عمره مکرر رابراى آن بر مى‏شمارد.و در سخنى، امام صادق(ع) براى کسى که به زیارت حسین برود، با این خصوصیت که نسبت به حق آن حضرت، معرفت و شناخت داشته باشد ( عارفا بحقه ) پاداش آزاد کردن هزار برده، و آماده کردن هزار اسب براى مجاهدان راه خدا را بشارت داده است.(3) و با تعبیرات دیگر، پاداشهایى کمتر و بیشتر نقل شده است.راز آن چیست؟

مى‏دانیم که هر عمل،با توجه به اینکه در چه زمانى، در چه مکانى، و در چه شرایطى و از سوى چه کسى و با چه انگیزه و هدفى و با چه میزان رشد و آگاهى و بصیرت، انجام بگیرد، ارزشهاى متفاوت و تاءثیراتى مختلف پیدا مى‏کند.

مرحوم علامه مجلسى،در بیان رمز این اختلاف پاداشها و گوناگونى تعبیرها در ثواب آن، مى‏گوید:

( ...شایداختلاف این اخبار، در اندازه ارزش و فضیلت و ثواب زیارت را توان بر اختلاف اشخاص و عملها، و نیز، کم و زیادى ترس در راه زیارت، یا دورى و نزدیکى مسافت و ...حمل کرد.زیرا هر عمل نیکى، نسبت به اختلاف مراتب اخلاص و شناخت و تقوا و دیگر شرایطى که موجب کمال یک عمل است، داراى ثواب و ارزشهاى متفاوت مى‏شود.علاوه بر اینکه در بسیارى از احادیث، امامان، طبق درک و شعور و اندازه ایمان و ظرفیت و گنجایش فکرى طرف، سخن مى‏گفتند...)(4) آنچه مسلم است، ارت‏کربلا، همیشه آزاده نبوده، بلکه همراه با گرفتاریها و محدودیتهایى بوده است که موجب دشوارى زیارت مى‏گشته است (بعدا به این بحث خواهیم‏رسید) ولى ائمه، براى همین شرایط هم، تکلیف را ساقط ندانسته و به زیارت حسین(ع) دستور مى‏دادند.

به این قطعه از تاریخ، دقت کنید:

یکى از شیعیان، به‏نام حسین، نوه ( ابو حمزه ثمالى )، نقل کرده است که:در اواخر دوره بنى امیه به قصد زیارت حسین بن على، بیرون آمدم‏ولى مخفیانه حرکت مى‏کردم تا اهل شام، نفهمند، تا اینکه شب فرا رسید و مردم به خواب رفتند.شب، از نیمه گذشته بود که غسل زیارت کردم و به سوى قبر سیدالشهدا عزیمت کردم.

نزدیکیهاى‏قبر که رسیدم، با مردى رو به رو شدم، زیبا روى و خوشبو و سفید چهره، که به من گفت:

برگرد، الان‏نمى‏توانى زیارت کنى.برگشتم.اواخر شب باز رفتم، باز هم آن مرد را دیدم که گفت:دسترسى پیدا نمى‏کنى.

گفتم:چرا نتوانتم‏به زیارت فرزند پیامبر و سالار جوانان بهشت برسم؟من پیاده از کوفه در این شب جمعه به اینجا آمده‏ام.مى‏ترسم که صبح شود و هوا روشن گردد و نیروهاى مسلح بنى‏امیه مرا بکشد.گفت:برگرد، فعلا نمى‏شود...چون حضرت موسى و فرشتگان، هم اکنون به زیارت مشغولند.برگشتم و صبر کردم تا اینکه سحر د.غسل کردم و نزدیک قبر رفتم و آن مرقد را زیارت نمودم و نماز صبح را در آنجا خواندم و از ترس شامیان، بسرعت از آنجا برگشتم ).(5) آیا کسى که‏در چنین وضعیت مخفیانه، به زیارت قبر مولایش حسین برود و همراه با دلهره و هراس از نگهبانانى که ماءمور کنترل و ممانعت از زئران تربت کربلا هستند، زیارت کند، مستحق ثوابى بیشتر نیست؟! ( معاویه بن وهب ) مى‏گوید وارد منزل حضرت صادق(ع) شدم.در نماز خانه منزلش، به نماز ایستاده بود، صبر کردم تا نمازش تمام شد.دیدم پس از نماز، دست به دعابرداشت و براى زائران قبر حسین بن على دعا کرد، آنانکه با انفاق مال و تلاش بدنى به زیارت مى‏روند، براى پیوند با ائمه و شاد کردن رسول خدا و پاسخگویى به فرمان امامان و خشمگین ساختن دشمنان و راضى کردن خداوند.و چنین دعا کرد:

خدایا، از آنان‏راضى باش، و خود و خانواده‏شان را، شب و روز، نگهدار، و همراهى‏شان کن و از شر هر جبار سرکشى و ستمگر، و از گزند شیاطین نهان‏و آشکار در امانشان بدار و نیازهایشان را برآور...خدایا به آنان، بخاطر اینکه از وطن، دور ماندند و ما را بر فرزندان و بستگان خود برگزیدند، بهترین پاداشها را عطا کن.خدایا!دشمنان ما، این زائران را به خاطر سفر، ملامت کردند ولى این سرزنشها، هرگز پیروان ما را از این زیارت، مانع نگشت.آمدند تا با مخالفان ما مخالفت کرده باشند!خدایا!آن چهره‏ها را که آفتاب در این راه تغییر داد، رحمت کن، آن صورتهائى را که بر تربت حسین، قرار گرفت، مورد لطف قرار بده، آن چشمهایى را که در راه ما اشک ریخت، آن دلهایى‏که براى ما و تشنگى ما سوخت، آن ناله‏هایى که براى ما سر داده شد، رحمت کن.

خدایا!من آن بدنهاو جانها را تا قیامت، تا هنگام ورود به کوثر در آن روز تشنگى بزرگ، به تو امانت مى‏سپارم...

امام، همچنان دعا مى‏خواند و سجده مى‏کرد.

پس از فراغت‏از نماز، گفتم:این دعاهایى را که از شما شنیدم، اگر در حق کسى بود که خدا را نمى‏شناخت، مى‏پنداشتم که هرگز به آتش دوزخ نخواهد سوخت به خدا قسم، (با این دعاهاى شما؟آرزو کردم که اى کاش به حج نرفته بودم و حسین را زیارت مى‏کردم.

امام فرمود:توبه او بسیار نزدیکى.پس چه چیز مانع از آن مى‏شود که به زیارتش بروى؟اى معاویه بن وهب!مبادا که این کار را ترک کنى؟

گفتم:نمى‏پنداشتم‏که کار، به این ارزش و عظمت مى‏رسد.(6) همین معاویه بن وهب، نقل مى‏کند که:

امام صادق(ع)به من فرمود، هرگز زیارت حسین(ع) را به خاطر ترس، رها مکن.هر کس زیارت آن حضرت را واگذارد و به سبب ترس، زیارت نکند، حسرت فراوان خواهد دید.اى معاویه!آیا دوست ندارى که خداوند تو را در میان کسانى ببیند که پیامبر دعایشان کرده است؟آیا دوست ندارى که با فرشتگان همدوش باشى و در قیامت، بى گناه به محشر آیى و جزء کسانى باشى که با پیامبر دست مى‏دهند؟!...(7) رسول خدا ، در ضمن گفتار مفصلى‏به امیرالمومنین، که فضیلت زیارت قبر على و فرزندش حسین و تشویق به زیارت آنان را بیان مى‏کند و ثواب اخروى آنرا مى‏گوید، مى‏فرماید:

لیکن عده‏اى پست‏و فرومایه، زائران قبر شما را سرزنش و ملامت مى‏کنند، آنچنانکه زن بدکاره را ملامت مى‏کنند، آنان، بدترین افراد امت من مى‏باشند که هرگز به شفاعتم نرسند و بر حوض کوثر وارد نشوند...)(8) در سخنى دیگر، پیامبر اسلام، خطاب به حسین، هنگامى که جاى شمشیر را بر پیکر او مى‏بوسید، فرمود:

تو و پدرت و برادرت، شهید خواهید شد.

حسین، مى‏پرسد:از امت تو، چه کسانى ما را زیارت خواهند کرد؟

پیامبر فرمود:مرا،و پدر و برادرت و خودت را، جز کسانى از امت راستین من، زیارت نمى‏کند.)(9) در حدیث هم، زیارت ائمه، در ردیف جهاد با دشمنان به حساب آمده است.(10) زیارت حسین، براى تهیدستان، به جاى زیارت حج محسوب مى‏شود و خداوند، پاداش حج را به آنان مى‏دهد.(11) یکى از زنان‏شیعه، به نام ( ام سعید احمسیه ) که اهل عراق بود و براى زیارت قبور شهداى احد، به مدینه مشرف شده بود، در مدینه، به خدمتکار خود گفت:مرکبى براى رفتن به مزار شهدا کرایه کن.

آنگاه،تصمیم گرفت تا آماده شدن مرکب، به دیدار فرزند پیامبر، حضرت صادق(ع) برود.

در حالى که دیداروى با امام در منزل آن حضرت، طول کشیده و کرایه‏چى، معطل گشته بود، خدمتکارش آمد و به ( ام احمسیه ) گفت:مرکب، آماده است.

امام صادق(ع) پرسید:چه مرکب؟کجا مى‏خواهى بروى؟

آن زن،مى‏گوید:گفتم:سر خاک شهدا، حضرت صادق(ع) فرمود:تعجب از شما مردم عراق است، براى زیارت شهدا، راهى طولانى و سفرى دراز را طى‏مى‏کنید ولى ( سیدالشهدا ) را وا مى‏گذارید و به زیارتش نمى‏روید! گفتم:سید الشهدا کیست؟

فرمود:حسین بن على.

گفتم:من زنى بیش نیستم.

امام:باشد!... براى‏کسى مثل تو، مانعى ندارد که به زیارتش بروى، آنگاه از ثواب عظیم این زیارت، برایم بیان فرمود.)(12) در مورد زیارت شائقانه‏و عاشقانه که از یور محبت و شیفتگى انجام گیرد، نیز، احادیثى نقل شده است که به ذکر دو نمونه اکتفا مى‏شود:

امام صادق(ع) فرمود:

روز قیامت،یک منادى ندا مى‏دهد:( زائران حسین کجایند؟) جمعى بر مى‏خیزند.به آنان گفته مى‏شود:در زیارت حسین، چه مى‏خواستید و چه اراده کردید؟

مى‏گویند:زیارت‏ما، بخاطر محبت به پیامبر و على و فاطمه بود.

به آنان گفته مى‏شود:اینک،این محمد و على و فاطمه و حسین و حسین! پس به آنان بپیوندید.شما در درجات آنان هستید.به پرچم پیامبر ملحق شوید.

آنگاه،آنان، در سایه سار لواى خاصى که در دست على بن ابى طالب است قرار مى‏گیرند تا وارد بهشت گردند.(13) محبت، انسان را در دنیا به این دودمان، پیوند میدهد.زیارت محبت آمیز هم، در نهایت انسان را در آخرت به خاندان رسالت پیوند میدهد.آشنایى انسانها را در این دنیا با دستگاه‏ولایت و خاندان پیامبر عامل جذب به این ( عروه الوثقى ) است که در آن دنیا هم ( حبل المتین ) نجات و سعادت خواهد شد.

از امام صادق(ع) روایت شده است که:

خواستار سکونت در بهشت باید زیارت ( مظلوم ) را رها نکند.

مى‏پرسند:مظلوم کیست؟

مى‏فرماید:حسین است.هر کس با شوق به او و محبت به رسول الله‏و فاطمه و على، او را زیارت کند بر سفره‏هاى بهشتى مهمان اهل بیت خواهد بود.(14) تاءکیدى که امام، روى عنصر ( مظلومیت ) در زیارت سید الشهدادارد، جاى دقت و تامل است و انگیزه حمایت از مظلوم و احیاء یاد او و سپاس از فداکارى انسانى والا در برابر ظالمان را بیان مى‏کند.

ائمه، در صدد تشویق‏مردم به زیارتند.یعنى ایجاد شوق و رغبت و انگیزه و علاقه،و این اشتیاق، در صورتى فراهم مى‏آید که آثار یک عمل و نتایج یک اقدام، براى شخص، روشن باشد.

در زیارت کربلا، چه پاداشى مى‏تواند بزرگتر از ( بهشت ) باشد؟

و چه انگیزه‏اى‏قوى‏تر از ( مرضى حق ) بودن، و خشنودى رسول خدا را جذب کردن؟و چه نتیجه اى بالاتر از پیوند با اهل بیت، در دنیا و آخرت؟

پاورقى :

1 - ثواب الاعمال، ص 81.

2 - کامل الزیارت ، ص 183.

3 - همان، ص 164.

4 - بحار الانوار، ج 98 ص 44.

5- بحار الانوار، ج 98 ص 57 و 59 (دو حدیث است، با اندکى اختلاف در تعبیرات).

6 - کامل‏الزیارات، ص 116، بحار الانوار، ج ص 8 و 52.و سائل الشعیه، ج 10 ص 320.

7 - کامل الزیارات، ص 117.

8 - بحار الانوار، ج 97 ص 121.

9 - بحار الانوار، ج 97 ص 119، کامل الزیارات، ص 70.

10 - بحار الانوار، ج 97 ص 124 .

11 - وسائل الشیعه، ج 10 ص 360.

12- همان ص 339، بحار الانوار، ج 98 ص 36 و 71 (با اندکى اختلا و تغیییر در عبارتها).

13 - وسایل الشیعه ج 10 ص 387.

14 - همان.



خلیل انتظاری ::: سه شنبه 88/7/28::: ساعت 2:42 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 3
کل بازدید :121070
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
خلیل انتظاری
فوق دیپلم کامپیوتر علاقه مند به اهل بیت
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<