سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقالات انقلاب حسینی


تولد حضرت سیدالشّهداء (( ابی عبدالله الحسین علیه السلام )) در پنجم ماه شعبان المعظم به سال چهارم از هجرت رسول الله بوده و بعضی گفته اند که روز سوم آْن ماه بود و برخی تولد آن جناب را روز آخر ماه ربیع الاول به سال سوم از هجرت گفته اند؛ و به جز این اقوال، روایات دیگر نیز وارد است.

بالجمله؛ چون آن جناب در دار دنیا آمد، جبرائیل (ع) با هزار ملک از آسمان نازل گردید بر رسول مجید (ص) و آن حضرت را تهنیت نمود به ولادت آن مولود مسعود، فاطمه زهرا (س) فرزند ارجمند را به خدمت پیغمبر (ص) آورد، آن جناب از دیدار نور دیده خود خرسند و خوشنود شد و آن مولود شریف را "حُسین" نام نهاد.

راویان حدیث چنین گفته اند که چون یک سال تمام از عمر شریف آن جناب گذشت، دوازده فرشته بر رسول مجید نازل گردید؛ یکی به صورت شیر، دومی به صورت گاو، سومی به صورت اژدها، چهارمی به صورت انسان و هشت ملک دیگر هم به شکل های مختلف بودند با روهای قرمز و بالهای خود را پهن نموده و می گفتند: یا محمد! زود باشد که به فرزند دلبند تو، " حسین بن فاطمه (ع) " نازل شود مانند آنچه که به هابیل از قابیل نازل گردید و هیچ فرشته مقرّبی در آسمانها باقی نماد مگر آنکه بر پیغمبر (ص) نازل گردیدند و آنجناب را در قتل فرزند، تعزیه می گفتند.

راوی گوید که چون دو سال از عمر شریف آن جناب گذشت رسول خدا (ص) را سفری پیش آمد پس در پاره ای از راه که می رفت بایستاد و گفت (( انا لله و انا الیه راجعون )) و چشمان آن جناب اشک آلود گردید و گریه نمود؛ سبب گریه را از آن حضرت سئوال نمودند، فرمود: (( هذا جبرائیل )) اینک جبرائیل است که مرا خبر می دهد از زمینی که که کنار فرات واقع است و آن را کربلا می گویند که بر روی آْن زمین فرزند دلبند من، حسین فاطمه کشته می گردد!

عرض نمودند یا رسول الله کشنده آن جناب کیست؟

فرمود: کشنده او مردی است که نام نحس او یزید است، - خدا او را لعنت کند- و گویا که من اکنون قتلگاه و محل قبر او را به چشم خود نظر می نمایم.

چون رسول خدا از آن سفر به مدینه مراجعت فرمود، مهموم و مغموم بود؛ پس بر منبر بالا رفت و خطبه انشاء فرمود و چون از ادای خطبه فارغ گردید دست راست خود را بر سر حسن (ع) و دست چپ خود را بر سر حسین (ع) بنهاد و سر مبارک را به سوی آسمان بلند نمود و گفت:

خداوندا به درستی که محمد بنده تو و نبیّ توست و این دو فرزند از اطائب عترت و بهترین ذریّه من و بنیان من اند.

و ایشان را در میان امت خود می گذارم که جانشین من اند و اینک جبرئیل خبر داد مرا که این فرزند من کشته خواهد شد و مخذول خواهد بود؛ خداوندا کشته شدن را بر او مبارک گردان و او را از جمله سادات شهداء بگردان و مبارک مکن در حق قاتل و خوار کننده او.

راوی گوید پس مردم و اهل مسجد صداها به گریه و افغان بلند نمودند، آن حضرت فرمود که شما الان بر حال او گریه می کنید و حال آنکه او را یاری نخواهید کرد.

راوی گوید که عادت مردم بر این جاری شد که یاد از قتل حسین مظلوم می نمودند و آن را در نظر عظیم می شمردند و منتظر و مترقّب چنین واقعه بودند.

اللُّهُوف عَلی قَتْلَی الطُّفُوف (( سید بن طاووس ))

 



خلیل انتظاری ::: سه شنبه 88/7/28::: ساعت 4:26 عصر


>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 7
کل بازدید :119914
 
 > >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
خلیل انتظاری
فوق دیپلم کامپیوتر علاقه مند به اهل بیت
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<